سه‌شنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۸
خواهر شهید «قربان عبادی» نقل می‌کند: «می‌گفت: خواهرم! دلم می‌خواد وقتی فریبا می‌آد دامغان، مثل تو باحجاب باشد و خوب روی نماز و انجام دستور‌های دینی‌اش کمکش کنی!»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید قربان عبادی» بیست و نهم آذرماه ۱۳۲۹ در روستای فیروزآباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش عبدالله و مادرش عصمت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. بیست و هشتم اسفندماه ۱۳۵۷ هنگام درگیری با ضد انقلاب در سنندج بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید. مزار وی گلزار شهدای شهرستان سنندج واقع است.

روی حجاب و نماز فرزندانش حساس بود 

این خاطرات به نقل از خواهر شهید، جلیله عبادی است که تقدیم حضورتان می‌شود.

حجاب و نماز 

تعصب خاصی روی خواهر‌ها داشت. به من که دختر کوچکی بودم، سفارش می‌کرد. از جمله چیز‌هایی که در خاطرم مانده، سفارش دخترش فریبا بود. چون فریبا داشت به سن تکلیف می‌رسید.

می‌گفت: «خواهرم! دلم می‌خواد وقتی فریبا می‌آد دامغان، مثل تو باحجاب باشد و خوب روی نماز و انجام دستور‌های دینی‌اش کمکش کنی!»

رفته بود که بیاید

دیدار‌ها به پایان رسید. قربان خداحافظی کرد و رفت. بار‌ها به گردنش آویزان شدم و بوسیدمش و با چشمانی اشک‌بار خداحافظی کردم.

باز هم منتظر و چشم به راهش بودیم. خودمان را آماده کرده بودیم برای حضور برادر شهیدم و عائله‌اش. رفته بود که بیاید، ولی رفت و هرگز نیامد؛ حتی پیکر پاکش.

باورکردنی نبود

بسیار ناراحت بودم. چند ماهی می‌شد که عکسش را گم کرده بودم. از همه پرس‌وجو کردم. به هر دری می‌زدم، دری به رویم گشوده نمی‌شد. آخر این عکس، همان چهره‌ای بود که من در هشت سالگی‌ام از ایشان خداحافظی کرده بودم و دیگر برادری ندیدم.

پس از مدتی وقتی آلبوم خانوادگی‌مان را باز کردم. چشمانم از تعجب گرد شده بود. باورکردنی نبود. عکس درست جای خودش بود. نوشته پشت عکس نظرم را به خود جلب کرد: «تقدیم به خواهرم.»

ما به این که شهیدان زنده‌اند، اعتقاد راسخ داریم. زیرا قرآن می‌فرماید: «آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.»

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده